Monday, April 20, 2009

قندعلی حمایتت میکنیم


محمد مایلی کهن سرمربی مکتبی تیم ملی فوتبال و باشگاه سایپا خطاب به امیرقلعه نوعی سرمربی سابق تیم ملی و باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال بیانیه ای صادر کرد در این بیانیه که توهین آشکار به شخصیت و منش مرحوم گروهبان قندعلی در آن مشاهده میشود بوضوح میتوان سطح فرهنگ و نوع ادبیات و طرزفکر و نگرش دست اندرکاران ورزشی و بطور کلی فضای حاکم بر ورزش موجود را دریافت گفتنی است گروهبان قندعلی شخصیتی نمادین است که سالها پیش در سریال تلویزیونی سرکار استوار با هنرنمایی مرحوم عبدالعلی همایون و پرویز صیاد ساخته و پرداخته شد هرچند نام بازیگر نقش گروهبان قندعلی از یادها رفته است ولی هنر نمایی و نقش آفرینی استادانه اش هنوز در خاطره و یاد جوانان قدیم مانده و باقیست که چگونه شخصیت یک ژاندارم ساده دل و زحمت کش را بر پرده تلویزیون جان میداد هر چند بیش از چهار دهه از نقش آفرینی این شخصیت گذشته ولی اگر منصف باشیم گروهبان قندعلی در آن سریال نه مال کسی را دزدید ، نه بر سر کسی کلاه گذاشت نه فحاشی کرد پس ضروریست که از شرف و حیثیت گروهبان قندعلی دفاع کنیم اگر گروهبان قندعلی ژاندارم امروز می بود یک مویش شرف داشت به صدتا از این سردارهای پیزوری که امثال مایلی کهن و قلعه نوعی افتخار نوکری آنان را یدک میکشند و با حمایت این سرداران قلابی به آب و نانی رسیده اند ، مایلی کهن و قلعه نوعی یعنی دو روی یک سکه ، دو لمپن با دو رنگ متفاوت ، دو کوتوله که با رانت خواری به مقامی رسیدند که در خواب هم نمیدیدند اینان باید شرم کنند که نام قندعلی را بزبان بیاورند ،

با تمام صدا باید فریاد زد قندعلی قندعلی حمایتت میکنیم


و این هم بیانیه کاپلو از نوع مکتبی مدعی ادب و نزاکت خطاب به ژنرال از نوع مکتبی


بسمه‌تعالي

مردم عزيز، قهرمان و دوست داشتني ايران سربلند و هميشه جاويد. اين روزها پس از بازي شرافتمندانه اي كه تيم سايپا با جوانان برومند و شايسته اش برابر رقيب خود انجام داد و به اذعان همه؛ تيم سايپا صرفا به ارائه يك بازي با برنامه، كاملا جوانمردانه و پاك پرداخت؛ اما متاسفانه هم به هنگام مسابقه و هم طي روزهاي اخير مورد هجوم ناجوانمردانه ترين الفاظ در ميدان مسابقه و بيرون از آنكه تنها از شعبان بي‌مخ‌ها و نوچه هايشان بر مي‌آيد؛ پرداختند و درصدد آن هستند كه ضعف‌هاي فني خود را به اين و آن نسبت بدهند و هر آنچه كه خود و نوچه هايشان لايق آن هستند با سياه نمايي هر چه تمام‌تر به اين و آن نسبت داده، تا شايد بتوانند ضعف هاي فني خود را به نوعي از چشم اين و آن پنهان و لاپوشاني كنند. لذا به همين منظور به اين آقايان كوتوله و عوام فريب (كل يوم) كه حتي فاقد مدرك تحصيلي براي گروهبان قندلي شدن هستند اما لقب ژنرال را يدك مي‌كشند مي‌گويم كه از گل دقيقه 90 سايپا و پيامي كه آن گل به پهناي ايران عزيز اسلامي داشته؛ پند گرفته و هر چه سريعتر دست از نوچه بازي و نوچه پروري برداشته از كارهاي ناثواب و عوام فريبي دست بردارند. بديهي است هيچ دستي برتر و بالاتر از دست خداوند عزوجل نيست و اوست كه اگر بخواهد كسي را خوار نمايد، خوار و اگر كسي را عزيز بداند عزيز خواهد كرد. اين مطلب شامل حال گنده باقالي‌هايي كه به عنوان نوچه در كنار اين آدم كوتوله هستند نيز مي‌شود.

محمد مایلی کهن 30 فروردین 1388

Sunday, April 5, 2009

زمـــــان شما نیز بگذرد

هم مرگ بر جهانِ شما نیز بـــگذرد
هم رونق زمـــــان شما نیز بگذرد
وین بومِ مِحنَت ازپی آن تا کند خراب
بر دولــــت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایّام ناگــــــــــهان
بر بــــاغ وبوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیرخاص وعام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای سـتـــم دراز
این تیـــــــزی سنان شما نیزبگذرد
چون داد عادلان به جهان دربقا نکرد
بـــــیداد ظالمــــــان شما نیز بگذرد
در مملکت چوغُرّشِ شیران گذشت ورفت
این عوعوِ سـگان شما نیز بگذرد
آنکس که اسب داشت غُبارش فرونشست
گَرد سُم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمع ها بکُشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مُفتَخَر به طالع مَسعود خویشتن
تاثیر اختـــــــران شما نیزبگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دوروز بود ازآن دگرکسان
بعد از دوروزازآن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدّتی
این گُل، زگُلسِتان شما نیز بگذرد
آبی ست ایستاده در این خانه مال وجاه
این آب نا رَوانِ شما نیز بگذرد
ای تو رَمِه سپُرده به چوپان گُرگ طبع
این گُرگی ِشبان ِشما نیز بگذرد
پیل فَنا که شاه بَقا مات حُکم ِاوست
هم بر پیادگانِ شما نیز بگذرد
ای دوستان خواهم که به نیکی دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
سیف فَرغانی شاعر قرن هفتم هجری سراینده این قصیده زیبا بدست مغولان کینه توز به جرم سرودن این شعر خطاب به آنان، کشته شد