Monday, April 20, 2009

قندعلی حمایتت میکنیم


محمد مایلی کهن سرمربی مکتبی تیم ملی فوتبال و باشگاه سایپا خطاب به امیرقلعه نوعی سرمربی سابق تیم ملی و باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال بیانیه ای صادر کرد در این بیانیه که توهین آشکار به شخصیت و منش مرحوم گروهبان قندعلی در آن مشاهده میشود بوضوح میتوان سطح فرهنگ و نوع ادبیات و طرزفکر و نگرش دست اندرکاران ورزشی و بطور کلی فضای حاکم بر ورزش موجود را دریافت گفتنی است گروهبان قندعلی شخصیتی نمادین است که سالها پیش در سریال تلویزیونی سرکار استوار با هنرنمایی مرحوم عبدالعلی همایون و پرویز صیاد ساخته و پرداخته شد هرچند نام بازیگر نقش گروهبان قندعلی از یادها رفته است ولی هنر نمایی و نقش آفرینی استادانه اش هنوز در خاطره و یاد جوانان قدیم مانده و باقیست که چگونه شخصیت یک ژاندارم ساده دل و زحمت کش را بر پرده تلویزیون جان میداد هر چند بیش از چهار دهه از نقش آفرینی این شخصیت گذشته ولی اگر منصف باشیم گروهبان قندعلی در آن سریال نه مال کسی را دزدید ، نه بر سر کسی کلاه گذاشت نه فحاشی کرد پس ضروریست که از شرف و حیثیت گروهبان قندعلی دفاع کنیم اگر گروهبان قندعلی ژاندارم امروز می بود یک مویش شرف داشت به صدتا از این سردارهای پیزوری که امثال مایلی کهن و قلعه نوعی افتخار نوکری آنان را یدک میکشند و با حمایت این سرداران قلابی به آب و نانی رسیده اند ، مایلی کهن و قلعه نوعی یعنی دو روی یک سکه ، دو لمپن با دو رنگ متفاوت ، دو کوتوله که با رانت خواری به مقامی رسیدند که در خواب هم نمیدیدند اینان باید شرم کنند که نام قندعلی را بزبان بیاورند ،

با تمام صدا باید فریاد زد قندعلی قندعلی حمایتت میکنیم


و این هم بیانیه کاپلو از نوع مکتبی مدعی ادب و نزاکت خطاب به ژنرال از نوع مکتبی


بسمه‌تعالي

مردم عزيز، قهرمان و دوست داشتني ايران سربلند و هميشه جاويد. اين روزها پس از بازي شرافتمندانه اي كه تيم سايپا با جوانان برومند و شايسته اش برابر رقيب خود انجام داد و به اذعان همه؛ تيم سايپا صرفا به ارائه يك بازي با برنامه، كاملا جوانمردانه و پاك پرداخت؛ اما متاسفانه هم به هنگام مسابقه و هم طي روزهاي اخير مورد هجوم ناجوانمردانه ترين الفاظ در ميدان مسابقه و بيرون از آنكه تنها از شعبان بي‌مخ‌ها و نوچه هايشان بر مي‌آيد؛ پرداختند و درصدد آن هستند كه ضعف‌هاي فني خود را به اين و آن نسبت بدهند و هر آنچه كه خود و نوچه هايشان لايق آن هستند با سياه نمايي هر چه تمام‌تر به اين و آن نسبت داده، تا شايد بتوانند ضعف هاي فني خود را به نوعي از چشم اين و آن پنهان و لاپوشاني كنند. لذا به همين منظور به اين آقايان كوتوله و عوام فريب (كل يوم) كه حتي فاقد مدرك تحصيلي براي گروهبان قندلي شدن هستند اما لقب ژنرال را يدك مي‌كشند مي‌گويم كه از گل دقيقه 90 سايپا و پيامي كه آن گل به پهناي ايران عزيز اسلامي داشته؛ پند گرفته و هر چه سريعتر دست از نوچه بازي و نوچه پروري برداشته از كارهاي ناثواب و عوام فريبي دست بردارند. بديهي است هيچ دستي برتر و بالاتر از دست خداوند عزوجل نيست و اوست كه اگر بخواهد كسي را خوار نمايد، خوار و اگر كسي را عزيز بداند عزيز خواهد كرد. اين مطلب شامل حال گنده باقالي‌هايي كه به عنوان نوچه در كنار اين آدم كوتوله هستند نيز مي‌شود.

محمد مایلی کهن 30 فروردین 1388

Sunday, April 5, 2009

زمـــــان شما نیز بگذرد

هم مرگ بر جهانِ شما نیز بـــگذرد
هم رونق زمـــــان شما نیز بگذرد
وین بومِ مِحنَت ازپی آن تا کند خراب
بر دولــــت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایّام ناگــــــــــهان
بر بــــاغ وبوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیرخاص وعام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای سـتـــم دراز
این تیـــــــزی سنان شما نیزبگذرد
چون داد عادلان به جهان دربقا نکرد
بـــــیداد ظالمــــــان شما نیز بگذرد
در مملکت چوغُرّشِ شیران گذشت ورفت
این عوعوِ سـگان شما نیز بگذرد
آنکس که اسب داشت غُبارش فرونشست
گَرد سُم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمع ها بکُشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مُفتَخَر به طالع مَسعود خویشتن
تاثیر اختـــــــران شما نیزبگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دوروز بود ازآن دگرکسان
بعد از دوروزازآن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدّتی
این گُل، زگُلسِتان شما نیز بگذرد
آبی ست ایستاده در این خانه مال وجاه
این آب نا رَوانِ شما نیز بگذرد
ای تو رَمِه سپُرده به چوپان گُرگ طبع
این گُرگی ِشبان ِشما نیز بگذرد
پیل فَنا که شاه بَقا مات حُکم ِاوست
هم بر پیادگانِ شما نیز بگذرد
ای دوستان خواهم که به نیکی دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد
سیف فَرغانی شاعر قرن هفتم هجری سراینده این قصیده زیبا بدست مغولان کینه توز به جرم سرودن این شعر خطاب به آنان، کشته شد

Monday, March 23, 2009

بهاران خجسته باد

هوا دلپذير شد گل از خاک بردمید
پرستو به بازگشت زد نغمه ی امید
به جوش آمد از خون درون رگ گياه
بهار خجسته باز خرامان رسد ز راه
به خويشان، به دوستان،به ياران آشنا
به مردان تيزخشم که پيکار ميکنند
به آنان که با قلم تباهي درد را
به چشم جهانيان پديدار مي کنند
بهاران خجسته باد
بهاران خجسته باد

Monday, March 16, 2009

سکوت بره ها



Annette Bening





چندی پیش تیم دختران بدمینتون امریکا بدون دریافت اجازه ورود به جمهوری اسلامی دست از پا دراز تر از دوبی به خاک امریکای جهانخوار برگشت و بلافاصله هیئت عالیرتبه اسکار مستقیم از هالیوود به خاک جمهوری اسلامی استکبارستیز وارد و مورد استقبال اهالی سینما قرار گرفت ، در نظامی که ورود و خروج افراد متکی به اجازه و صلاحدید مراکز متعدد قدرت بوده و هست آیا ما مردم عادی این حق را داریم که بپرسیم این چه بازی وتیارتی است که سر ما مردم درمی آورید؟
نظامی که مبتنی بر ارزشهاست و از بام تا شام بر طبل اصولگرایی میکوبد و سینمای ارزشی ، نمایش ارزشی ، موسیقی ارزشی ، فوتبال ارزشی و زندگی ارزشی را تبلیغ میکند و در خصوصی ترین جنبه های زندگی روزمره ما دخالت کرده و اظهار نظر و ارائه طریق میکند ، نظامی که چکمه دختران را نشانه عدم عفاف آنها و باعث تحریک مردان مکتبی میداند و به خاطر پاسداری از ارزشها طرح امنیت اجتماعی را تشدید میکند ، حکومتی که ادعای ابرقدرتی داشته اما دختر پزشک را در همدان به جرم حرف زدن با نامزدش به منکرات جلب کرده و جسدش را تحویل خانواده اش میدهد چگونه است که به آنت بنینگ هنرپیشه فیلم زیبای آمریکایی ویزا میدهد ؟
این ارزشها چیستند و معنی و مفهوم آنها چیست ؟ مکتب انسان ساز چگونه مرامی است ؟ براستی این حضرات چه هدفی را دنبال میکنند ؟
سی سال است با حرکات ضد ونقیض مردم را گیج و سردرگم کرده اند از طرفی هیئت دعوت میکنند و از طرف دیگر خواستار عذر خواهی آن هیئت میشوند ، آیا میتوان باور کرد این هالیوودیان بدون هماهنگی با مراکز قدرت وارد این مملکت شده اند ؟ براستی چه کاسه ای زیر نیم کاسه است؟ مسئول بسیج بانوان گلشیفته فراهانی را باعث جریحه دار شدن احساسات عمومی میداند ولی چند روز بعد شمقدری مشاور رئیس جمهور خواستار برگشت وی میشود
ارزشهای مورد نظر اینان چیست ؟ شخصی خواسته به میل خود لباس بپوشد و تکفیر میشود از طرفی آنت بنینگ با آن صحنه های آنچنانی فقط با یک روسری تمام گناهانش بخشوده میشود آیا محل جغرافیایی ارتکاب فعل حرام از نظر اینان در میزان مجازات مرتکب دخیل است ؟ یا اینها همه چرندیات و قصه بی بی گوزک است که برای شیره مالیدن بر سر ما از خودشان درست کرده اند ؟

من معتقدم هر انسانی حق انتخاب دارد ولی منظور از این همه دوگانگی چیست؟

شاید بتوان یک جواب ساده را یافت

منظور سکوت بره هاست ، از دیدگاه اینان مردم بره هستند و باید ساکت باشند این حضرات هستند که

تصمیم میگیرند که چه کسی حق دارد بیاید چه کسی حق ندارد تا گم شدن یک میلیارد دلار پول نفت در هیاهوی دیدار هیئت عالیرتبه هالیوودی گم شود







Saturday, March 14, 2009

بر این فوتبال باید گریست

سایت تابناک ورزشی http://www.tabnak.ir/pages/?cid=40560 به نقل از شماره نوروزی نشریه خراسان مطالب تکان دهنده و هولناکی در ارتباط با فساد و تباهی حاکم بر فوتبال کشورمان آورده است که خواندش وجدان هر انسان ورزش دوست را می آزارد ،از نوجوان عاشق فوتبال که پاک دلانه به این ورزش عشق میورزد گرفته تا میانسال سرد و گرم چشیده ولی بیخبر از این تباهی ها یک در صد هزار هم احتمال وقوع چنین اعمال چندش آور را در مخیله خود راه نمیدهد
ولی این فجایع در نظام دیکتاتوری عادی و معمولیست، اگر درفوتبال ایتالیا فساد هست در عوض مطبوعات آزاد هم هست که امثال یونتوس تورین تیم کارخانه فیات را به دسته دوم بفرستند اما در میهن بلا زده ما چه کسی به حساب این همه خیانت وفساد در فوتبال رسیدگی میکند؟ تابناک ورزشی به نقل از ویژه نامه نوروزی خراسان مینویسد:
عبدالحمید رمضانی، قائم‌مقام باشگاه پاس همدان، خیلی صریح از مافیای فوتبال در ایران سخن می‌گوید. وقتی از او در این ‌باره پرسیدیم، گفت: ما شنیده بودیم مافیای فوتبال در ایتالیا خیلی قوی است. مافیای فوتبال اسپانیا در خیلی از مسائل دست دارد. اما یکی دو سالی است که مافیای فوتبال ایران روی همه را سفید کرده است. در حال حاضر، یکسری چیزهایی اتفاق می‌افتد که خیلی راحت نمی‌توان در موردش حرف زد. خیلی‌ها جابه‌جایی بازیکنان و پول‌هایی را که این وسط جابه‌جا می‌شود، جزو مافیای پشت پرده فوتبال می‌دانند، اما باید گفت این چیزها جزو کارهای روتین و معمول باشگاه‌داری است. به هر حال وقتی می‌خواهی در این کار دست داشته باشی، باید برخی از این ریخت و پاش‌ها را کرد. به اعتقاد من در حال حاضر مافیای فوتبال در ایران آنقدر قدرت گرفته که در برخی موارد برای هر انتخابی باید با این افراد هماهنگ کرد. حتی در حال حاضر مافیای فوتبال ایران وارد کارهای سیاسی هم شده است. البته من امیدوارم تا دیر نشده جلوی این اقدام گرفته شود.
تابناک از مربیان پولکی که از بازیکنان تلکه میکنند از داور فاسد از مدیر مافیایی از بازیکن کثیف از لیدر چاقو کش از دلال پاانداز با نقطه چین یاد میکند ولی اسم و رسم و نشانی منزل پدری و پدر جد یک آفتابه دزد با عکس و تفصیل فراوان در صفحه اول خراسان و تابناک ظاهر میشود تا مبادا دامن ننگین امثال قلعه نوعی ها ، فیروز کریمی ها ، استیلی ها و دیگر اراذل و اوباش مکتبی آلوده نگردد نوجوان عزیز باور کن این فوتبال حتی ارزش تف کردن هم ندارد وقت و عمر پرارزش خودت را صرف این همه فساد و تباهی نکن همان پخش مستقیم لیگ اروپا را در یاب

Tuesday, December 30, 2008

سال 2009 آمد

دوستان عزیز مدت زمان طولانی گردش روزگار به کام نگشت و مشکلات فراوان مانع از این شد که این دریچه را به قول معروف بروز نگه دارم امیدوارم درسال جدید میلادی بتوانم با شما درد دل کنم
سال 2009 بر همگان خجسته باد


Sunday, May 4, 2008

دردا و دریغا وطن من

ای خطه ایران مهین، ای وطن
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغ گل و لاله و سرو و سمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی، از دل مهن من
دردا و دریغا که چنان گشتی بی برگ
کز بافته خویش نداری کفن من
امروز همی گویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من، وطن من
ملک الشعرا بهار

Tuesday, April 29, 2008

دلقکی در کسوت مربی



اگر فیروز کریمی مربی مکتبی و با خدا را نمیشناسید کافیست دوشنبه شبها نگاهی به برنامه 90 عادل فردوسی پور اندازید تا با شخصیت و منش این مربی آشنا شوید فیروز کریمی که به ادعای خودش 25 جام قهرمانی و بنا به مدارک و مستندات فقط 15 جام را بالای دست برده با حرکات و گفتار مبتذل و ترویج خرافات و گذشته گرایی سعی دارد شکستهای اخیر و پی در پی تیم خود را با لفاظی و لوده گری لوث کرده و شنونده را تحقیر کند برای مثال زمانی که در باره علت حضورش در باشگاه استقلال از وی پرسش میشود با کمال حماقت میگوید میخواستم ماشین بخرم این بکن بائر وطنی که از مربی گری و هدایت تیمهای فوتبال فقط زبان بازی را بلد است بعد ازشکست استقلال مقابل صنعت نفت آبادان بازیکنان را دور زمین میدواند و در جیب مربی راه آهن ذغال میگذارد تا طلسم او را باطل کرده و
بیست و پنج دست کت و شلوار جادویی دارد قبل از بازی گوسفند قربانی میکند و بعد از هر تمرین دو سه کیلو اسفند و باطل السحر در زمین دود میکند و ادعا دارد مردم ایران قدرش را نمیدانند چرا که او بوده که برای آخرین بار با یک مساوی و یک شکست و یک پیروزی جام قهرمانی باشگاه های آسیا را به وطن آورده و همو او بوده که به شکل بسیارزننده ای خرافات را در ذهن جوانان این مرزوبوم نهادینه میکند و سوژه مسخره ای برای مطبوعات زرد و همچنین صدای منحوس و سیمای کریه جمهوری اسلامی شده است ، صدا و سیمایی که به گفته سلطان علی شاه باید دانشگاه باشد و این در حالیست که کوچکترین نشانه و اثری از دلسوزان و پیشکسوتان واقعی ورزش در سراسر برنامه های ورزشی رسانه های گروهی وابسته نمیتوان یافت اما چگونه است که هر کانال تلویزیون رژیم را نگاه کنی تصویر این دلقک و صدای خش دار ناشی از اعتیادش را میبینی ؟
آیا نباید به ریش این مربی خندید و به حال ورزش این کشور گریست؟

Tuesday, March 18, 2008

آخرین روز سال



نمیدانم چرا در روزهای پایانی سال یک نوع غم مرموز و عجیب در دلم جای میگیرد
بخصوص آخرین روز سال همیشه برایم دلگیرکننده بوده است، مثل خداحافظی با دوستی که دیگر هیچ وقت قرار نیست ملاقاتش کنی سیصد و شصت وپنج شبانه روز از عمرت با او بودی و امروز قرار است با او خداحافظی کنی
وداع با سال کهنه و سلام به سال نو و بعد از تحویل سال فقط یک خاطره از سال گذشته برایت میماند
سال هشتاد و شش از نظر شخصی برای من نه سال خوب و نه سال بدی بود سالی بود مثل سالهای دیگر،تکرار مکررات با اندکی سختی بیشتر، مشقت بیشتر و همچنین خاطرات خوب که هر چند اندک هستند ولی به هر حال خوب هستند ، باید قدر لحظه های خوب را هم بدانیم ، اگر همیشه در فکر اندوه هایمان باشیم این اندوه ها هیچ وقت ما را رها نمیکنند مگر ما دنیا آمده ایم که همیشه با غم و اندوه زندگی کنیم ؟
اما از نقطه نظر اجتماعی سال هشتاد و شش سال پر فراز و نشیبی بود ، مسئله اتم و تحریمها ، تشدید سرکوبها ، طرح امنیت اخلاقی ،سهمیه بندی بنزین و گرانی طاقت فرسا و سایر مسائلی که شما بهتر از من میدانید و در آخرین روزها انتخابات فرمایشی و مسخره و بی آبرو شدن آن بی آبرو که خود را سردار اسلام میدانست و براستی که نشان داد یک سردار راستین اسلام چگونه جانوری است
یک نکته دیگر که مدتهاست میخواستم به آن اشاره کنم آنست که در یکی از سایتهای مرتبط با اتحادیه اروپا --- که الان اسمش را بخاطر ندارم و حتما در آینده لینک آنرا خواهم داد--- هر هفته وبلاگهای فارسی زبان را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهند ، نویسنده محترم در این سایت "کارتن خواب " را شخصی عصبانی و بدبین معرفی کرده بود در این آخرین روز سال به این نویسنده محترم میگویم من واقعیات را لخت و برهنه و بدون پرده پوشی بیان میکنم و اگر این کار از نظر حامیان مالی شما و کارفرمایان اروپایی تان عصبانیت تلقی میشود این دیگر مشکل شماست ، من نه کارفرمایی دارم نه برای پول مینویسم و کارتن خوابی بیش نیستم ، برای امثال شما وبلاگهای الفیه شلفیه و آنهایی که از پایین تنه فراتر نمیروند مطلوب و سودمند هستند بگذارید در این اقیانوس داده های اینترنتی که یادداشتهای کارتن خواب مانند یک ارزن در کهکشان است صدایی متفاوت از آن اصلاح طلبانی باشد که همواره به لطایف الحیل کوشیده اید آنها را به جوانان این مرز و بوم حقنه کنید و ادامه این بحث باشد برای فرصتی دیگر
بیست ونهم اسفند سالگرد ملی شدن صنعت نفت را به همه تبریک میگویم و یاد همه درگذشتگان بخصوص مرحوم پدرم از حامیان جنبش ملی و خادمان راستین راه ملی شدن نفت را که سالها پیش در سالگرد ملی شدن صنعت نفت و در چنین روزی رخ در نقاب خاک کشید گرامی میدارم و همچنین سال نو را به همه هموطنان عزیز تبریک میگویم و آرزوی سلامتی ، شادکامی ، بهروزی و پیروزی را برای همه مردم ایران دارم و امیدوارم که سال جدید بهتر از امسال باشد
به پایان رسید این دفتر
حکایت همچنان باقیست


Thursday, March 13, 2008

پهلوان پنبه در دبی پاچه خوار در گچساران


به این گزارش سایت تابناک در مورد پهلوان پنبه توجه کنید

" حسین رضازاده، قهرمان ایرانی وزنه برداری جهان که از او به عنوان جهان پهلوان یاد می شود و خود را معتقد به برخی ارزشهای انسانی و مذهبی می داند، به تازگی در شبکه های ماهواره ای اقدام به تبلیغ برای یک بنگاه املاک می نماید و از ایرانیان می خواهد با خروج سرمایه هایشان از ایران، در دبی ملک بخرند.به گزارش خبرنگار تابناک، اگرچه ورزشکاران وقتی در سطح دنیا به جایگاه قهرمانی می رسند، به دلیل شناخت مردم از آنها سوژه مناسبی برای شرکتهای بین المللی تبلیغاتی و تبلیغات برای کالاها و محصولات می شوند و از این مسیر به کسب ثروتهایی هنگفت می پردازند، اما برای قهرمانی که اعتبار جهانی خود را با نام حضرت ابوالفضل(ع) عجین کرده و علقه هایی از روحیات ایرانی و اسلامی را به نمایش در می آورد و مقامات عالی نظام هم با پیام فرستادن برای او مایه می گذارند، این نوع شیوه تبلیغاتی و شرکت در تیزر خرید املاک توسط ایرانیان در کشور امارات متحده عربی آن هم در شبکه ای که بر خلاف بسیاری شبکه های لس آنجلسی حرمت

......."


و گزارش سایت عصر ایران در مورد پاچه خوار معروف


حمید استیلی از جمله مربیان فوتبال مطرح کشورمان که هم اکنون در تیم پیروزی تهران به مربیگری می پردازد شب گذشته در شهر گچساران از توابع استان کهکیلویه و بویر احمد به شدت کتک خورد.به گزارش عصرایران (asriran.com) وی برای حمایت از کاندیداتوری سردار خورشیدی (پدر داماد محمود احمدی نژاد)در حوزه انتخابیه گچساران به این شهر رفته بود.غلامرضا تاج گردون از چهره های برجسته اصلاح طلب و معاون سابق سازمان مدیریت و برنامه ریزی در کابینه خاتمی از این شهر کاندیدا است.استیلی دیشب در محل ستاد تبلیغاتی سردار خورشیدی و در جمع مردم ناگهان با اعتراض برخی از مردم روبه رو شد که به حضور وی به عنوان یک شخصیت ملی برای حمایت از یک کاندیدای خاص انتقاد داشتند که با ارائه جواب از سوی استیلی همراه بود اما بگو و مگو ها میان وی و حاضران و در غیاب نیروهای انتظامی به درگیری فیزیکی انجامید و استیلی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و از ناحیه دنده آسیب دید.گفتنی است برخی حاضران در این میتینگ انتخاباتی قبل از این ،درگیری علیه وی شعارهایی را سر می دادند.استیلی ساعاتی پس از این ماجرا با تنی زخمی به تهران بازگشت.


پهلوان پنبه معروف که توسط مربی بلغاری کشف شد و با زوربازوی فراوان به مقام قهرمانی المپیک رسید یک آلت فعل و بازیچه بیش نیست بیچاره که سالها طعم فقر و تنگدستی را کشیده بود سوراخ دعا را خیلی زود پیدا کرد و با پاچه خواری و دستمال بدستی رهبر به آلاف و الوفی رسید و هر جا که نظام آخوندی نیازمند پروپاگاندا بود از هیچ خواری و خفتی در مدح و ثنای قدرتمندان حاکم فرونگذاشت ودر این کار تا حدی پیش رفت که خود را نوکر رهبر نامید این پهلوان پنبه امروز دلال خانه شده ودر دبی هنرپیشه فیلم تبلیغاتی شده است شخصیت مال اندوز و طمع ورز این پهلوان پنبه پیرو ابوالفضل تا آنجا سقوط کرد که به محافظین و بادی گارد هایش دستور کتک زدن خبرنگار ورزشی داد و بطوری که در تلویزیون شاهد افشاگری یکی از خبرنگاران ورزشی سیمای رژیم در تلویزیون بودیم این خادم امام رضا و نوکر رهبر حتی برای مصاحبه با سیمای رژیم هم درخو است پول میکند ، از طرف دیگر یک فوتبالیست متوسط که سالهاست نان گل زدن به آمریکا را میخورد دلال مظلمه شده برای نوچه های رهبر در مجلس تبلیغ میکند اینست حال روز افراد به اصطلاح نخبه ورزشی این کشور تحت حاکمیت آخوندیسم
جواد زرینچه یکی از بهترین دفاع راستهای فوتبال ایران از سمت راست یک سانتر خوب روی دروازه آمریکا ارسال میکند حمید استیلی که تحت هیچ فشار و پرسینگ تیم حریف نیست از پشت می آید و با ضربه سر دروازه تیم آمریکا را باز میکند و این است شروع اوج گیری پاچه خواری این شخص حقیر و کم مایه که رهبر فرزانه خطبه عقدش را
میخواند و امروز آنچنان خود را خوار و حقیر کرده که برای گرم کردن تنور انتخابات قلابی تبلیغ میکند
چرا چنین است ؟ چرا ورزش و اخلاقیات تا این حد سقوط کرده؟
زور ورزی و بلند کردن وزنه های سنگین کاریست درخور تحسین گل زدن در جام جهانی افتخاریست فراموش نشدنی اما شان و حرمت انسانی از همه اینها بالاتر است پله فوتبالیست نام آور برزیلی را سلطان فوتبال مینامند ولی از نظر شخصیتی جایی ندارد مارادونا را کوکایینی و دوپینگی مینامند ولی شان انسانیش به مراتب از امثال پله بالاتر است هزاران نفر کشتی گیر در ایران آمده اند و رفته اند اما فقط نام و خاطره یک تختی بجای مانده است